عبدالقاهر بن طاهر بغدادیبغدادی، عبدالقاهر بن طاهر (ابومنصور)، فقیه شافعی ، متکلم اشعری و ریاضیدان میباشد. فهرست مندرجات۱.۱ - محل و سال تولد ۱.۲ - قبیله بغدادی ۱.۳ - پدر بغدادی ۱.۴ - بخشندگی بغدادی ۱.۵ - علاقهمندی به علم ۱.۶ - اساتید بغدادی ۱.۷ - شاگردان بغدادی ۱.۸ - هجرت به اسفراین ۱.۹ - علل هجرت ۲ - دوران حضور بغدادی در نیشابور ۲.۱ - مرکز فرهنگی بودن نیشابور ۲.۲ - ایجادشدن جو اختناق ۲.۳ - جایگاه علمی بغدادی ۲.۴ - تضعیف قدرت کرامیان ۲.۵ - بوجود آمدن فضای آزاد علمی ۳ - حوزههای تخصص بغدادی ۴ - کتاب الفرق بین الفرق ۴.۱ - جایگاه کتاب ۴.۲ - تقسیمبندی کتاب ۴.۳ - فرقه کلامی بغدادی ۴.۴ - ارکان پانزدهگانه عقیدتی ۴.۵ - رد معتزله ۴.۶ - اولین متکلم از صحابه ۴.۷ - اولین متکلم از تابعین ۴.۸ - تأکید بر فقه شافعی ۴.۹ - عدم نسخ قرآن با سنت ۴.۱۰ - اختلاف نظر فقها ۵ - همفکری شافعیان و صوفیان ۶ - تمایل بغدادی به تصوف ۷ - مشخصههای تألیفات بغدادی ۸ - آثار کلامی بغدادی ۹ - آثار فقهی و حدیثی بغدادی ۱۰ - آثار عرفانی بغدادی ۱۱ - عقاید بغدادی ۱۲ - عقاید بغدادی در شناختشناسی ۱۲.۱ - رد سوفسطاییگری ۱۲.۲ - ملاک تشخیص حق ۱۳ - عقاید بغدادی در مابعدالطبیعه ۱۳.۱ - مباحث مطرح در خداشناسی ۱۳.۲ - توقیف در اسماءالهی ۱۳.۳ - تقسیمات اسماءالهی ۱۳.۴ - رؤیت خدا ۱۳.۵ - افعال الهی ۱۳.۶ - هدایت الهی ۱۴ - عقاید بغدادی در جهانشناسی ۱۴.۱ - معنای عام جهان ۱۴.۲ - معنای خاص جهان ۱۴.۳ - حدوث جهان ۱۴.۴ - سکون زمین ۱۴.۵ - جوهر ۱۴.۶ - نظریه تجدد امثال ۱۴.۷ - وابستگی دائم به خدا ۱۴.۸ - امکان فنای عالم ۱۵ - عقاید بغدادی در انسان شناسی ۱۵.۱ - نظریه کسب ۱۵.۲ - حسن و قبح شرعی ۱۶ - آثار ریاضی بغدادی ۱۶.۱ - التکملة فی الحساب ۱۶.۱.۱ - وجه اهمیت کتاب ۱۶.۱.۲ - فصول کتاب ۱۶.۱.۳ - فصل اول ۱۶.۱.۴ - فصل دوم ۱۶.۱.۵ - فصل سوم ۱۶.۱.۶ - فصل چهارم ۱۶.۱.۷ - فصل پنجم ۱۶.۱.۸ - فصول شش و هفت ۱۶.۱.۹ - جایگاه کتاب ۱۶.۲ - رسالة فی المساحة ۱۶.۲.۱ - ترجمه فارسی کتاب ۱۶.۲.۲ - مباحث کتاب ۱۷ - فهرست منابع ۱۸ - پانویس ۱۹ - منبع ۱ - شرح حال و آثار بغدادی۱.۱ - محل و سال تولداز محل و سال ولادت او اطلاعی در دست نیست؛ به طوری که از نسبتش بر میآید، احتمالاً در بغداد و در حدود ۳۴۰ زاده شده و به همراه پدرش، طاهر بن محمد ، به نیشابور رفته و در آنجا سکنی گزیده است. ۱.۲ - قبیله بغدادیبغدادی از قبیله تمیم بود، و بدین سبب او را تمیمی نیز خواندهاند. ۱.۳ - پدر بغدادیطاهر بن محمد (متوفی ۳۸۳) خود اهل علم و حدیث ، خوشنویس و بازرگانی ثروتمند بود. [۱]
احمد بن علی خطیب بغدادی، تاریخ بغداد، ج۹، ص۳۵۸، بیروت (بی تا).
[۲]
عبدالوهاب بن علی سبکی، طبقات الشافعیة الکبری، ج۳، ص۳ـ۴، چاپ محمود محمد طناحی و عبدالفتاح محمد حلو، قاهره ۱۹۶۴ـ۱۹۷۶.
[۳]
عبدالوهاب بن علی سبکی، طبقات الشافعیة الکبری، ج۵، ص۱۳۸، چاپ محمود محمد طناحی و عبدالفتاح محمد حلو، قاهره ۱۹۶۴ـ۱۹۷۶.
[۴]
عبدالرحیم بن حسن اسنوی، طبقات الشافعیة، ج۱، ص۹۶، چاپ کمال یوسف حوت، بیروت ۱۴۰۷/۱۹۸۷.
۱.۴ - بخشندگی بغدادیپدر و پسر ، هر دو، به نیکخویی و بخشندگی مشهور بودند. گفتهاند که عبدالقاهر تمام اموال موروثی خود را در راه علم انفاق کرد و دچار فقر و تنگدستی شد. ۱.۵ - علاقهمندی به علمعلاقه فراوان وی به یادگیری علوم و فنون مختلف به حدی بود که توانست در چندین علم از جمله فقه ، کلام ، حساب ، ادبیات و حدیث تبحر یابد و به تدریس بپردازد. [۵]
ابراهیم بن محمد صریفینی، تاریخ نیسابور، المنتخب من السیاق، ج۱، ص۵۴۵، قم ۱۳۶۲ ش.
[۶]
ابن خلکان، وفیات الاعیان، ج۳، ص۲۰۳، چاپ احسان عباس، بیروت (تاریخ مقدمه ۱۹۷۰).
[۷]
ابن کثیر البدایة والنهایة، بیروت ۱۴۱۱/۱۹۹۰، ج۱۲، ص۴۴.
گذشته از این، سبکی [۸]
عبدالوهاب بن علی سبکی، طبقات الشافعیة الکبری، ج۵، ص۱۳۸، چاپ محمود محمد طناحی و عبدالفتاح محمد حلو، قاهره ۱۹۶۴ـ۱۹۷۶.
از قول فخررازی در ریاض المونقه ، او را در جدل و ردّ مخالفان ستوده، و همو در طبقات الوسطی مناظراتی از بغدادی ذکر کرده که مبین چیرهدستی و توانمندی وی در مناظره کلامی و فقهی است. [۹]
عبدالوهاب بن علی سبکی، ج۵، ص۱۴۵ـ۱۴۶، پانویس ۴، طبقات الشافعیة الکبری، چاپ محمود محمد طناحی و عبدالفتاح محمد حلو، قاهره ۱۹۶۴ـ۱۹۷۶.
۱.۶ - اساتید بغدادیعبدالقاهر نزد استادانی چون ابواسحاق ابراهیم بن محمد اسفراینی (متوفی ۴۱۸)، فقیه شافعی و متکلم اشعری ، تحصیل کرد. از دیگر استادان او، از جمله استاد او در علم حساب، نامی برده نشده است. او از ابوعمرو بن نجید ، ابوعمرو محمد بن جعفر بن مَطر ، ابوبکر اسماعیلی و ابواحمد بن عدی استماع حدیث کرده، و بیهقی و عبدالغفار بن محمد بن شیرویه از وی روایت حدیث کردهاند. ۱.۷ - شاگردان بغدادیبه ادعای برخی، بیشتر بزرگان و اهل نظر خراسان از شاگردان عبدالقاهر بودهاند که از آن میان میتوان ناصر مروزی و ابوالقاسم قُشیری را نام برد. [۱۰]
ابن خلکان، وفیات الاعیان، ج۳، ص۲۰۳، چاپ احسان عباس، بیروت (تاریخ مقدمه ۱۹۷۰).
[۱۱]
ابراهیم بن محمد صریفینی، تاریخ نیسابور، المنتخب من السیاق، ج۱، ص۵۴۵، قم ۱۳۶۲ ش.
[۱۲]
عبدالوهاب بن علی سبکی، طبقات الشافعیة الکبری، ج۵، ص۱۳۶ـ۱۳۷، چاپ محمود محمد طناحی و عبدالفتاح محمد حلو، قاهره ۱۹۶۴ـ۱۹۷۶.
۱.۸ - هجرت به اسفراینبنابر گزارش صریفینی ، [۱۳]
ابراهیم بن محمد صریفینی، تاریخ نیسابور، المنتخب من السیاق، ج۱، ص۵۴۵ـ۵۴۶، قم ۱۳۶۲ ش.
ابومنصور در ۴۲۹ به ناچار نیشابور را به قصد اسفراین ترک کرد و در همان سال در آنجا از دنیا رفت و در کنار استادش، ابواسحاق، به خاک سپرده شد.
۱.۹ - علل هجرتاحتمالاً این هجرت ابومنصور در ۴۲۹، به سبب ورود ترکمانان سلجوقی به نیشابور و گرفتن قدرت از دست مسعود غزنوی بوده است. [۱۴]
محمد بن علی راوندی، راحة الصدور و آیة السرور در تاریخ آل سلجوق، ج۱، ص۹۴ـ۹۷، سعی و تصحیح محمد اقبال به انضمام حواشی و فهارس با تصحیحات لازم مجتبی مینوی، تهران ۱۳۶۴ش.
[۱۵]
ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۸، ص۲۲۶ـ۲۲۷، چاپ محمد یوسف دقاق، بیروت ۱۴۰۷/۱۹۸۷.
ارادت بغدادی نسبت به استاد فقیدش، ابواسحاق، و شوق زیارت قبر او نیز ممکن است موجب سفر بغدادی به اسفراین بوده باشد. علاوه بر این، اسفراین از مراکز عمده شافعیان و محل سکنای قبیله تمیم نیز بوده است. [۱۶]
عبدالوهاب بن علی سبکی، طبقات الشافعیة الکبری، ج۵، ص۱۳۷، چاپ محمود محمد طناحی و عبدالفتاح محمد حلو، قاهره ۱۹۶۴ـ۱۹۷۶.
گذشته از این، شاگرد و داماد بغدادی، ابوالمظفر شاهپور بن محمد اسفراینی (متوفی ۴۷۱) ساکن این شهر بود، و چه بسا بغدادی به اصرار او نیز به اسفراین رفته باشد. ابوالمظفر، صاحب کتاب التبصیر فی الدین و تمییز الفرقة الناجیة عن الفرق الهالکین ، در کتاب خود از مباحث بغدادی تأثیر پذیرفته است. [۱۷]
شهفور بن طاهر اسفراینی، التبصیرفی الدین و تمییزالفرقة الناجیة عن الفرق الهالکین، ج۱، ص۱۲، چاپ محمد زاهد کوثری، مصر ۱۹۵۵.
۲ - دوران حضور بغدادی در نیشابور۲.۱ - مرکز فرهنگی بودن نیشابوردر عصر عبدالقاهر، نیشابور یکی از شهرهای بزرگ خراسان و از مراکز پر رونق تجاری و کشاورزی بود و به سبب ثبات سیاسی نسبی دوره غزنویان ، مرکزی فرهنگی برای تجمع صاحبان آرای مختلف شده بود؛ فقهای حنفی و شافعی، کرّامیّه ، علویان و اسماعیلیان ، صوفیان که تازه پا به عرصه نهاده بودند، و بعضاً اهل کتاب از آن جمله بودند. غالباً علما و بزرگان شهر به خانوادههای اعیان و اشراف تعلق داشتند. ۲.۲ - ایجادشدن جو اختناقبرای جلوگیری از مداخله آرای مختلف در اداره امور و بی ثباتی سیاسی، «رئیسِ» شهر را، که نماینده سلطان محسوب میشد، از میان بزرگانی که متعلق به گرایش مذهبی خاصی نبودند بر میگزیدند؛ اما در ۳۹۸، محمود غزنوی ، محمد بن اسحاق رهبر کرّامیّه نیشابور را به رئیسی شهر برگزید. پیش از این، سبکتکین به ابویعقوب اسحاق بن مُحْمشاد (متوفی ۳۸۳)، پیشوای کرامیان نیشابور، علاقهمند و به اعتقادات وی متمایل شده بود و در طرفداری از او بود که محمود غزنوی پسرش ابوبکر محمد بن اسحاق را به عنوان رئیس برگزید. پس از انتصاب وی، جوّ اختناق شدیدی بر فضای نیشابور حکمفرما، و علناً با تمام صاحبان آرای مخالف مبارزه شد. [۱۸]
کلیفورد بازورث، تاریخ غزنویان، ج۱، ص۱۸۸ـ۱۹۰، ترجمه حسن انوشه، تهران ۱۳۵۶ ش.
این که در گزارشهای تاریخی این دوره، از ابومنصور به عنوان عالم برجسته یا صاحب منصب نامی برده نشده، احتمالاً به همین سبب بوده باشد، و بعید نیست که وی همچون دیگر مخالفان کرّامیّه، از سر محافظه کاری، زندگی مسالمت آمیز و به دور از درگیری با کرّامیّه را برگزیده باشد. ۲.۳ - جایگاه علمی بغدادیتنها اطلاع ما از وی گزارش خود او در الفَرْق بین الفِرَق [۱۹]
عبدالقاهر بن طاهر بغدادی، الفرق بین الفرق، ج۱، ص۲۲۴، چاپ محمد محیی الدین عبدالحمید، قاهره (بی تا).
است که بر اساس آن، ابومنصور در ۳۷۰، در حضور ناصرالدوله ابوالحسن سیمجور ، فرمانده سپاه سامانیان ، با یکی از متکلمان کرّامی به نام ابراهیم بن مهاجر به مناظره پرداخت.
با توجه به نفوذ کرّامیّه، این امر مبین تسلّط علمی عبدالقاهر است. ۲.۴ - تضعیف قدرت کرامیانقدرت کرّامیان با مخالفت قاضی صاعد محمد بن استوائی (متوفی ۴۳۱)، فقیه مشهور حنفی، و ابواسحاق اسفراینی با آنان تضعیف شد. با شکایت قاضی صاعد نزد محمود غزنوی از محمد بن اسحاق و ردّ عقاید تشبیهی ایشان، وی در ۴۱۰ از کار برکنار شد. [۲۰]
کلیفورد بازورث، تاریخ غزنویان، ج۱، ص۱۷۷، ترجمه حسن انوشه، تهران ۱۳۵۶ ش.
[۲۱]
کلیفورد بازورث، تاریخ غزنویان، ج۱، ص۱۹۰، ترجمه حسن انوشه، تهران ۱۳۵۶ ش.
۲.۵ - بوجود آمدن فضای آزاد علمیبه این ترتیب، با پدید آمدن فضای آزاد برای طرح عقاید، ابومنصور به بیان عقاید مذهب شافعی و مشرب اشعری پرداخت و پس از درگذشت ابواسحاق، در مسجد عقیلِ نیشابور به تدریس مشغول شد. [۲۲]
ابراهیم بن محمد صریفینی، تاریخ نیسابور، المنتخب من السیاق، ج۱، ص۵۴۵ـ۵۴۶، قم ۱۳۶۲ ش.
۳ - حوزههای تخصص بغدادیبغدادی از دو جهت اهمیت دارد؛ یکی به سبب احاطه در علم حساب (قسمت سوم مقاله)، دیگر از جهت مهارت در ملل و نحل نویسی یا « فرقه شناسی ». ۴ - کتاب الفرق بین الفرقاو در زمینه فرقه شناسی دو کتاب الفَرْقُ بین الفِرَق و الملل و النحل را نوشته است. ۴.۱ - جایگاه کتابالفرق، پس از فرق الشیعه نوبختی و مقالات الاسلامیین اشعری، از قدیمترین و جامعترین آثار در این موضوع است. به نظر فخر رازی [۲۳]
محمد بن عمر فخررازی، مناظرات فخرالدین الرازی فی بلاد ماوراءالنهر، ج۱، ص۳۹، چاپ فتح الله خلیف، بیروت (بی تا)، چاپ افست تهران ۱۳۶۴ ش.
شهرستانی ملل و نحل خود را بر اساس این کتاب بغدادی نگاشته، و آن چنانکه باید در نقل اقوال مخالفان به دور از تعصب نبوده است.
مورخ مذاهب در تبیین فرقهها ناگزیر باید مسائل را از نظر زمینهها و عوامل ظهورشان در بستر زمان مورد بحث قرار دهد، و بغدادی به رغم تعصب کلامی و غلبه دیدگاه فقهی خود، در رد آرای مخالفان به این امر توجه داشته است. ۴.۲ - تقسیمبندی کتاباو بر اساس (یا به استناد) حدیث افتراقِ امّت بعد از پیامبر ، به تقسیمبندی فرقهها میپردازد و با توجه به تقدم و تأخر وقایع و حوادث تاریخی، اختلاف نظرها را ذکر میکند، اما به ریشههای تاریخی اشاره نمیکند. علاوه بر این، نباید شرایط اجتماعی وی را در مقابله با عقاید کرّامیه نادیده گرفت؛ او و ابواسحاق اسفراینی و ابن فورَک، متکلم و محدث اشعری، در مواجهه با عقاید تشبیهی کرّامیه، برخلاف شیوه اشعری و باقلانی ، برای تبیین صفات الهی از استعاره و مجاز استفاده کردهاند. الملل و النحل او که به تصحیح آلبرنصری نادر منتشر شده، گزارشی خلاصه از کتاب الفرق بین الفرق اوست. ۴.۳ - فرقه کلامی بغدادیبغدادی به عنوان صاحب آرای نوین در کلام مطرح نشده است. او بیشتر پیرو عقاید کلامی اشعری است و به گفته خودش در اصول الدین [۲۴]
عبدالقاهر بن طاهر بغدادی، کتاب اصول الدین، ج۱، ص۳۰۹ـ۳۱۰، استانبول ۱۳۴۶/۱۹۲۸، چاپ افست بیروت ۱۴۰۱/۱۹۸۱.
اشعری همچون استخوانی در حلقوم قدریه و دیگر مخالفان است، و تمام اهل حدیث و صاحب نظران از آثار و عقاید او بهره گرفتهاند.
۴.۴ - ارکان پانزدهگانه عقیدتیاو در الفرق بین الفرق [۲۵]
عبدالقاهر بن طاهر بغدادی، الفرق بین الفرق، ج۱، ص۳۲۳ـ۳۵۹، چاپ محمد محیی الدین عبدالحمید، قاهره (بی تا).
نیز همان ارکان پانزدهگانه عقیدتی مطرح شده در اصول الدین را (ادامه مقاله) به عنوان اعتقادات مشترک اهل سنت و جماعت ، که فرقه ناجی است، بر میشمارد.
این ارکان عبارتاند از: اثبات حقایق و علوم؛ حدوث عالم ؛ معرفتِ خداوند به عنوان سازنده دنیا ؛ صفات ذاتی ، ازلی ، اسماء و اوصاف او؛ عدل و حکمت او؛ انبیا ، معجزاتشان و غیره (برای توضیح بیشتر به قسمت دوم مقاله رجوع کنید). ۴.۵ - رد معتزلهبغدادی در رد معتزله به عنوان مهمترین و گستردهترین جریان مخالف با اشاعره به این سخن منسوب به امام صادق علیهالسلام استناد میکند که معتزله خواستند به توحید دست یابند، دچار الحاد شدند و برای عادل دانستن خداوند ، به او نسبت بخل (عدم فضل) دادند (اَرادتِ المعتزلةُ اَن تُوحِّدَ ربَّها فَاَلْحَدَت و اَرادتِ التّعدیلَ فنَسَبَتِ البُخلَ الی رَبِّها). ۴.۶ - اولین متکلم از صحابهبغدادی امام علی علیهالسلام را اولین متکلم اهل سنت از صحابه میداند، زیرا او اول کسی است که در مسائل وعد و وعید با خوارج و در مسائل قضا و قدر و مشیت و استطاعت با قدریه به مناظره پرداخت. ۴.۷ - اولین متکلم از تابعینعبدالقاهر، عمر بن عبدالعزیز را اولین متکلم از تابعین بر میشمارد و پس از او زید بن علی و حسن بصری و دیگران را نام میبرد؛ سپس امام صادق علیهالسلام را رئیس طبقه بعدی متکلمان میداند که در ردّ قدریه و خوارج و غلاة رافضی کتاب نگاشته است. او [۲۶]
عبدالقاهر بن طاهر بغدادی، کتاب اصول الدین، ج۱، ص۳۰۷ـ۳۰۸، استانبول ۱۳۴۶/۱۹۲۸، چاپ افست بیروت ۱۴۰۱/۱۹۸۱.
نیز در بیان چگونگی رفتار اهل سنت و جماعت به عنوان فرقه اهل نجات با دیگر فرقههای دچار گمراهی، به قول امام علی علیهالسلام درباره خوارج استناد میجوید.
۴.۸ - تأکید بر فقه شافعیدر تمامی آثار بغدادی، تأکید او بر فقه شافعی کاملاً مشهود است. او همچون دیگر شافعیان، مذهب فقهی خود را بر فقه حنفی برتری میداد و آن را اصیلتر و نزدیکتر به سنت پیامبر اکرم صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم معرفی میکرد و حتّی در طعن ابوحنیفه شعری سرود. [۲۷]
عبدالوهاب بن علی سبکی، طبقات الشافعیة الکبری، ج۵، ص۱۴۲، چاپ محمود محمد طناحی و عبدالفتاح محمد حلو، قاهره ۱۹۶۴ـ۱۹۷۶.
۴.۹ - عدم نسخ قرآن با سنتبغدادی بر این قول شافعی تأکید میورزید که جایز نیست قرآن با سنت نسخ شود، در حالی که بیشتر فقهای شافعی بر این اعتقاد نبودند؛ به عنوان نمونه، ابن فورک در رد ابوطیب سهل صعلوکی (متوفی ۳۶۹)، از علمای حدیث، که قائل به این قول بود، کتابی تصنیف کرد. [۲۸]
عبدالوهاب بن علی سبکی، ج۵، ص۱۳۶ـ۱۳۷، پانویس ۴، طبقات الشافعیة الکبری، چاپ محمود محمد طناحی و عبدالفتاح محمد حلو، قاهره ۱۹۶۴ـ۱۹۷۶.
۴.۱۰ - اختلاف نظر فقهابغدادی در الفرق بین الفرق [۲۹]
عبدالقاهر بن طاهر بغدادی، الفرق بین الفرق، ج۱، ص۱۱، چاپ محمد محیی الدین عبدالحمید، قاهره (بی تا).
اختلاف آرای فقها را همچون اختلاف نظر متکلمان نمیداند، زیرا قائل است که فقها در فروع اختلاف نظر دارند نه در اصول ، و ایشان مانند متکلمان یکدیگر را تکفیر نمیکنند و اختلافشان سبب گمراهی نمیشود.
۵ - همفکری شافعیان و صوفیاندر دوره بغدادی، در نیشابور همفکریهایی میان شافعیان و صوفیان وجود داشت. در همین زمان، شیخ ابوسعید ابوالخیر (متوفی ۴۴۰)، عارف نامی خراسان ، در نیشابور ، به روش خاص خویش، دور از فقر و زهد معمولِ صوفیان، زندگی میکرد و طرفداران بسیاری داشت و در مقابل فقها و دیگر صاحبان آرا، گرایشی جدید بنیان نهاده بود. با وجود مخالفتهای آشکار و نهان، شیخ با رفتار و کرامات خود بسیاری از مخالفان را موافق خویش ساخته بود؛ حتی قاضی صاعد حنفی نیز از این امر مستثنی نمانده بود. [۳۰]
محمد بن منوّر، اسرارالتوحید، ج۱، ص۵۸، چاپ احمد بهمنیار، تهران ۱۳۱۳ ش.
همچنین ابواسحاق اسفراینی در مجالس ابوسعید شرکت میکرد و در اسرار التوحید [۳۱]
محمد بن منوّر، اسرارالتوحید، ج۱، ص۲۱۳، چاپ احمد بهمنیار، تهران ۱۳۱۳ ش.
شیخ این قول ابواسحاق را تأیید کرده است که مردم در امر توحید مرهون صوفیهاند.
۶ - تمایل بغدادی به تصوفبغدادی نیز به تصوف تمایل داشت و آن را تأیید میکرد. او در الفرق بین الفرق [۳۲]
عبدالقاهر بن طاهر بغدادی، الفرق بین الفرق، ج۱، ص۳۱۷، چاپ محمد محیی الدین عبدالحمید، قاهره (بی تا).
و اصول الدین [۳۳]
عبدالقاهر بن طاهر بغدادی، کتاب اصول الدین، ج۱، ص۳۱۵ـ۳۱۶، استانبول ۱۳۴۶/ ۱۹۲۸، چاپ افست بیروت ۱۴۰۱/۱۹۸۱.
در دستهبندی علما و اصناف اهل سنت و جماعت، به صوفیان و بزرگان ایشان اشاره میکند و طریقه آنها را توکل و قناعت و نفی تشبیه تعریف میکند و کرامات اولیا را میپذیرد. [۳۴]
عبدالقاهر بن طاهر بغدادی، الفرق بین الفرق، ج۱، ص۳۲۳، چاپ محمد محیی الدین عبدالحمید، قاهره (بی تا).
او هزار عارف یاد شده در طبقات الصوفیه عبدالرحمان سُلَمی (متوفی ۴۱۲) را، جز سه نفر، از اهل سنت بر میشمارد. [۳۵]
عبدالقاهر بن طاهر بغدادی، الفرق بین الفرق، ج۱، ص۳۲۳، چاپ محمد محیی الدین عبدالحمید، قاهره (بی تا).
۷ - مشخصههای تألیفات بغدادیتألیفات بغدادی در سه حوزه کلامی، فقهی و عرفانی ، متعدد و حائز اهمیتاند. گذشته از این، قطعات و ابیاتی نیز از او نقل شده، و آنچه در کتابهای کلامیاش در رد آرای مخالف سروده خالی از تکلف و تعصب نیست. بیش از هر چیز حسن ترتیب و دقت نظر او در تقسیم مباحث کتابهایش، که بی تأثیر از احاطه وی بر «علم حساب» نیست، قابل توجه و چشمگیر است. [۳۶]
ابن عساکر، تبیین کذب المفتری فیما نسب الامام ابی الحسن الاشعری، ج۱، ص۲۵۳، بیروت ۱۴۰۴/۱۹۸۴.
[۳۷]
عبدالوهاب بن علی سبکی، طبقات الشافعیة الکبری، ج۵، ص۱۳۷، چاپ محمود محمد طناحی و عبدالفتاح محمد حلو، قاهره ۱۹۶۴ـ۱۹۷۶.
[۳۸]
عبدالقاهر بن طاهر بغدادی، ترجمه فارسی تاریخ مذاهب اسلام، ج۱، صیا، یا، ترجمه الفرق بین الفرق، ترجمه محمد جواد مشکور، تبریز ۱۳۳۳ ش.
۸ - آثار کلامی بغدادیدیگر کتابهای کلامی او عبارتاند از: فضائح الکرّامیّة ، از این کتاب میتوان شدت مخالفت عبدالقاهر با کرّامّیه را حدس زد اما نمیتوان مشخص کرد که آیا در دوره اوجگیری قدرت ایشان این کتاب را نوشته است یا پس از روی به افول نهادن آن. در الفرق بین الفرق به این کتاب اشاره شده است؛ نفی خلق القرآن؛ الصفات؛ الایمان و اصوله؛ إبطال القول بالتولد؛ الناسخ و المنسوخ (در مجموعه نسخههای خطی برلین)؛ فضائح المعتزلة، که خلاصه آن در الفرق آمده است؛ بلوغ المَدی عن أصولِ الْهُدی. [۳۹]
عبدالوهاب بن علی سبکی، طبقات الشافعیة الکبری، ج۵، ص۱۴۰، چاپ محمود محمد طناحی و عبدالفتاح محمد حلو، قاهره ۱۹۶۴ـ۱۹۷۶.
۹ - آثار فقهی و حدیثی بغدادیآثار فقهی و حدیثی او، گذشته از کتاب تفسیر ، عبارتاند از: تأویلُ متشابِه الاَخبارِ والایات؛ التحصیل در اصول فقه؛ العماد فی مواریث العباد، سبکی [۴۰]
عبدالوهاب بن علی سبکی، طبقات الشافعیة الکبری، ج۵، ص۱۴۰، چاپ محمود محمد طناحی و عبدالفتاح محمد حلو، قاهره ۱۹۶۴ـ۱۹۷۶.
این کتاب را در فرائض و حساب بینظیر دانسته است؛ شرح مفتاح ابن القاص؛ الدورّیات فی الطهارات و دیگر بابهای فقهی که اِسنَوی [۴۱]
عبدالرحیم بن حسن اسنوی، طبقات الشافعیة، ج۱، ص۹۶ـ۹۷، چاپ کمال یوسف حوت، بیروت ۱۴۰۷/۱۹۸۷.
نسخهای از آن را نزد خود داشته است؛ نقضُ ما عَمِلَهُ ابوعبدالله الجرجانی فی ترجیح مذهب أبی حنیفه.
۱۰ - آثار عرفانی بغدادیاز آثار عرفانی او تفضیلُ الفقیر الصابِرِ علی الغَنیِّ الشّاکِر را میتوان نام برد. [۴۲]
مصطفی بن عبدالله حاجی خلیفه، کشف الظنون، چاپ محمد شرف الدین یالتقایا و رفعت بیلگه کلیسی، ج ۱، ستون ۴۶۲ـ۴۶۳، استانبول ۱۳۶۰ـ۱۳۶۲/۱۹۴۱ـ۱۹۴۳.
سبکی [۴۳]
عبدالوهاب بن علی سبکی، طبقات الشافعیة الکبری، ج۵، ص۱۴۰، چاپ محمود محمد طناحی و عبدالفتاح محمد حلو، قاهره ۱۹۶۴ـ۱۹۷۶.
از ابن صلاح نقل میکند که بغدادی کتابی درباره تصوّف نوشته و در آن هزار قول را به ترتیب حروف گردآوری کرده است.
۱۱ - عقاید بغدادیدر شرح و نقد عقاید بغدادی گریزی از رجوع به دو کتاب مهم وی الفرق بین الفرق و اصول الدین نیست. وی به عنوان یک متکلم در این دو اثر به منظور اسکات خصم میکوشد تا با مددگیری از مسلّمات (گزارههای مورد قبول طرف بحث) و مشهورات (گزارههای اخلاقی مورد قبول همگان) استدلالهای جدلی خود را ترتیب دهد و به هر شیوه بر خصم ظفر نماید. [۴۴]
اصغر دادبه، فخررازی، ج۱، ص۲۰۶، تهران ۱۳۷۴ ش.
نقّادیهای بغدادی در این دو کتاب، با همه تعصب کلامی و ستیزهجویی، موجب تحرک اندیشه و در بردارنده نتایج جدید است. گزارشی از آرای او که همگی ابداع و ابتکار او نیست بلکه حاصل تأمل و تلاش دهها متفکر جستجوگر دیگر است در اینجا ضروری مینماید. حضور بغدادی در ارکان پانزدهگانهای که در دو کتاب مذکور مطرح کرده حضوری است متأملانه و فعال که در دو بخش « شناخت » و « مابعدالطبیعه » مورد بررسی قرار میگیرد. ۱۲ - عقاید بغدادی در شناختشناسیدر بحث از شناخت، به مفهومِ خاص شناخت حق یا حقیقت و به ابزار شناخت پرداخته میشود. ۱۲.۱ - رد سوفسطاییگریجنبش اشعری در جدال عقل و نقل ، که میان معتزله و اهل سنت و جماعت در گرفته بود، ابتدا با پرهیز از عقلگرایی آغاز شد اما آرام آرام به عقلگرایی بازگشت؛ بغدادی علوم را به سه قسم ـ بدیهی ، حسی و استدلالی ـ تقسیم میکند و تصریح مینماید که علوم بدیهی و حسی از راه حواس و علوم استدلالی از راه عقل حاصل میشوند. به این ترتیب، بغدادی با تأکید برامکان حصول علم، سوفسطاییگری را رد میکند. ۱۲.۲ - ملاک تشخیص حقاو در اثبات صحت دعوی پیامبران و اثبات صحت و سقم اخبار آحاد دلایل عقلی را ملاک تشخیص قرار میدهد. [۴۵]
عبدالقاهر بن طاهر بغدادی، کتاب اصول الدین، ج۱، ص۷ـ۸، استانبول ۱۳۴۶/۱۹۲۸، چاپ افست بیروت ۱۴۰۱/۱۹۸۱.
[۴۶]
عبدالقاهر بن طاهر بغدادی، کتاب اصول الدین، ج۱، ص۱۲ـ۱۳، استانبول ۱۳۴۶/۱۹۲۸، چاپ افست بیروت ۱۴۰۱/۱۹۸۱.
۱۳ - عقاید بغدادی در مابعدالطبیعهآرای بغدادی در مباحث مابعدالطبیعه را میتوان در سه بخشِ نظریات وی درباره خدا و جهان و انسان بررسی کرد. ۱۳.۱ - مباحث مطرح در خداشناسیاو در بحث خداشناسی به سه مسئله صفات سلبی (یعنی تنزیه ذات حق)، صفات ثبوتی (یعنی هفت صفت عالم ، قادر ، حی ، مرید ، سمیع ، بصیر و متکلم) و اسماء الله و افعال خدا میپردازد. [۴۷]
عبدالقاهر بن طاهر بغدادی، کتاب اصول الدین، ج۱، ص۷۳ـ۸۲، استانبول ۱۳۴۶/۱۹۲۸، چاپ افست بیروت ۱۴۰۱/۱۹۸۱.
[۴۸]
عبدالقاهر بن طاهر بغدادی، کتاب اصول الدین، ج۱، ص۹۰، استانبول ۱۳۴۶/۱۹۲۸، چاپ افست بیروت ۱۴۰۱/۱۹۸۱.
[۴۹]
عبدالقاهر بن طاهر بغدادی، کتاب اصول الدین، ج۱، ص۱۱۴ به بعد، استانبول ۱۳۴۶/۱۹۲۸، چاپ افست بیروت ۱۴۰۱/۱۹۸۱.
۱۳.۲ - توقیف در اسماءالهیدر بحث از اسماء الهی او قائل به « توقیف » است، به این معنی که مأخذ نامهای خدا عبارت از قرآن ، سنت و اجماع است و به طریق قیاس نمیتوان نامی بر خدا نهاد. [۵۰]
عبدالقاهر بن طاهر بغدادی، کتاب اصول الدین، ج۱، ص۱۱۶، استانبول ۱۳۴۶/۱۹۲۸، چاپ افست بیروت ۱۴۰۱/۱۹۸۱.
۱۳.۳ - تقسیمات اسماءالهیاو همچنین به تقسیمبندی سه گانه اسماء میپردازد، نامهایی که دلالت بر ذات حق دارد مانند « واحد »، نامهایی که بیانگر صفات ازلی حقاند مانند «حی» و نامهایی که مشتق از افعال اوست مانند « خالق » و « رازق ». ۱۳.۴ - رؤیت خدااو در این میان بر قدیم بودن کلام الهی و امکان رؤیت خدا تأکید میورزد. [۵۱]
عبدالقاهر بن طاهر بغدادی، کتاب اصول الدین، ج۱، ص۹۸، استانبول ۱۳۴۶/۱۹۲۸، چاپ افست بیروت ۱۴۰۱/۱۹۸۱.
[۵۲]
عبدالقاهر بن طاهر بغدادی، کتاب اصول الدین، ج۱، ص۱۰۶، استانبول ۱۳۴۶/۱۹۲۸، چاپ افست بیروت ۱۴۰۱/۱۹۸۱.
[۵۳]
عبدالقاهر بن طاهر بغدادی، کتاب اصول الدین، ج۱، ص۱۱۷ـ۱۱۸، استانبول ۱۳۴۶/۱۹۲۸، چاپ افست بیروت ۱۴۰۱/۱۹۸۱.
۱۳.۵ - افعال الهیبغدادی در طرح بحث افعال الهی به افعال این جهانی (آفرینش و راهنمایی) و افعال آن جهانی ( معاد و ثواب و عقاب) می پردازد. در آفرینش به ذکر حدوث جهان بسنده میکند. [۵۴]
عبدالقاهر بن طاهر بغدادی، کتاب اصول الدین، ج۱، ص۶۸، استانبول ۱۳۴۶/۱۹۲۸، چاپ افست بیروت ۱۴۰۱/۱۹۸۱.
۱۳.۶ - هدایت الهیدر زمینه راهنمایی قائل به هدایت عام از طریق انبیا و هدایت خاص از طریق باطن بندگان است. [۵۵]
عبدالقاهر بن طاهر بغدادی، کتاب اصول الدین، ج۱، ص۱۴۰، استانبول ۱۳۴۶/۱۹۲۸، چاپ افست بیروت ۱۴۰۱/۱۹۸۱.
در معاد به نظریه آجال پرداخته [۵۶]
عبدالقاهر بن طاهر بغدادی، کتاب اصول الدین، ج۱، ص۱۴۲ـ۱۴۴، استانبول ۱۳۴۶/۱۹۲۸، چاپ افست بیروت ۱۴۰۱/۱۹۸۱.
و نیز مباحث بهشت و دوزخ ، حوض ، صراط ، میزان و شفاعت از سوی پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم و صلحای امت و زنده شدن مردگان در رستاخیز را مطرح میسازد.
۱۴ - عقاید بغدادی در جهانشناسی۱۴.۱ - معنای عام جهانبغدادی [۵۷]
عبدالقاهر بن طاهر بغدادی، کتاب اصول الدین، ج۱، ص۳۳ـ۳۵، استانبول ۱۳۴۶/۱۹۲۸، چاپ افست بیروت ۱۴۰۱/۱۹۸۱.
جهان را به «ما سوی الله» تعریف میکند، یعنی همان معنای عام جهان از نظر قرآن که شامل عالم مجرّدات و مادی است.
۱۴.۲ - معنای خاص جهانمعنای خاص جهان، طبیعت است که اشعری خود به آن نپرداخته اما در مکتب وی مورد توجه افرادی چون باقلانی ، جوینی ، غزالی و رازی قرار گرفته است، البته با هدفی بسیار متفاوت از آنچه مورد نظر فیلسوفان بوده است. ابن خلدون [۵۹]
ابن خلدون، مقدمه ابن خلدون، ج۲، ص۹۴۹، بیروت ۱۴۰۸/۱۹۸۸.
این تفاوت را اینگونه بیان میکند که فیلسوف در جسم از لحاظ حرکت و سکون مینگرد و متکلم در آن از این حیث میاندیشد که بر فاعل (خدا) دلالت میکند.
۱۴.۳ - حدوث جهانبغدادی در بحث از حدوث جهان به مسئله نظام آسمانها ، جوهر فرد و تجدّد امثال میپردازد. [۶۰]
عبدالقاهر بن طاهر بغدادی، کتاب اصول الدین، ج۱، ص۳۳ـ۳۵، استانبول ۱۳۴۶/۱۹۲۸، چاپ افست بیروت ۱۴۰۱/۱۹۸۱.
او بر اساس قرآن کریم نظریه وجود نُه فلک را رد میکند و از نظریه هفت فلک (با توجه به تعبیر قرآنیِ «سَبْع سَماواتٍ طِباقاً» دفاع میکند. [۶۴]
عبدالقاهر بن طاهر بغدادی، کتاب اصول الدین، ج۱، ص۶۴ـ۶۵، استانبول ۱۳۴۶/۱۹۲۸، چاپ افست بیروت ۱۴۰۱/۱۹۸۱.
۱۴.۴ - سکون زمیناو نظریه حرکت زمین را ـ که به برخی حکما نسبت داده است ـ مردود میشمارد و بر سکون و ثبات زمین تأکید میورزد. [۶۵]
عبدالقاهر بن طاهر بغدادی، کتاب اصول الدین، ج۱، ص۶۰ـ۶۳، استانبول ۱۳۴۶/۱۹۲۸، چاپ افست بیروت ۱۴۰۱/۱۹۸۱.
۱۴.۵ - جوهربغدادی [۶۶]
عبدالقاهر بن طاهر بغدادی، کتاب اصول الدین، ج۱، ص۱۶ـ۱۸، استانبول ۱۳۴۶/۱۹۲۸، چاپ افست بیروت ۱۴۰۱/۱۹۸۱.
در نظریه جوهر فرد همرأی با باقلانی است و اجزای جهان را دو گونه میداند؛ جواهر و اعراض ، و هر جوهر جزئی است لایتجزّی یا جوهری است فرد که تجزیه نمیپذیرد. [۶۷]
عبدالقاهر بن طاهر بغدادی، کتاب اصول الدین، ج۱، ص۳۵، استانبول ۱۳۴۶/۱۹۲۸، چاپ افست بیروت ۱۴۰۱/۱۹۸۱.
۱۴.۶ - نظریه تجدد امثالاو در تأیید نظریه تجدّد امثال به طرح قاعده «العَرَض لاَیبقی زمانَیْن» پرداخته و در نهایت به اثبات فنای ذاتی اعراض به طور مستقیم و اثبات فنای جواهر و اجسام به طور غیر مستقیم میپردازد و با اثبات حدوث اعراض و جواهر و اجسام، قِدَم ذات حق را اثبات میکند. ۱۴.۷ - وابستگی دائم به خدادخالت دایمی و مستقیم خداوند در امور جهان نیز با نشان دادن وابستگی و نیاز همیشگی جهان به ذات بینیاز خدا اثبات میشود. [۶۸]
عبدالقاهر بن طاهر بغدادی، کتاب اصول الدین، ج۱، ص۴۵، استانبول ۱۳۴۶/۱۹۲۸، چاپ افست بیروت ۱۴۰۱/۱۹۸۱.
[۶۹]
عبدالقاهر بن طاهر بغدادی، کتاب اصول الدین، ج۱، ص۵۱ـ۵۲، استانبول ۱۳۴۶/۱۹۲۸، چاپ افست بیروت ۱۴۰۱/۱۹۸۱.
[۷۰]
عبدالقاهر بن طاهر بغدادی، کتاب اصول الدین، ج۱، ص۶۶ـ۶۷، استانبول ۱۳۴۶/۱۹۲۸، چاپ افست بیروت ۱۴۰۱/۱۹۸۱.
[۷۱]
عبدالقاهر بن طاهر بغدادی، کتاب اصول الدین، ج۱، ص۲۲۹ـ۲۳۰، استانبول ۱۳۴۶/۱۹۲۸، چاپ افست بیروت ۱۴۰۱/۱۹۸۱.
[۷۲]
محمد بن طیب باقلانی، التمهید فی الرد علی الملحدة المُعَطّلة والرافضة والخوارج والمعتزلة، ج۱، ص۱۸، چاپ محمود محمد خضیری و محمد عبدالهادی ابوریدَه، قاهره ۱۳۶۶/۱۹۴۷.
[۷۳]
مسعود بن عمر تفتازانی، شرح المقاصد، ج۲، ص۱۶۱ـ۱۶۲، چاپ عبدالرحمان عمیره، قم ۱۴۰۹/۱۹۸۹.
[۷۴]
مسعود بن عمر تفتازانی، (شرح) العقائد النسفیة، ج۱، ص۶۹، و بهامشه حاشیة مصلح الدین بن مصطفی کستلی، استانبول ۱۳۲۶، چاپ افست بغداد (بی تا).
[۷۵]
علی بن محمد جرجانی، شرح المواقف، ج۵، ص۳۷ـ۳۸، چاپ محمد بدرالدین نعسانی حلبی، مصر ۱۳۲۵/۱۹۰۷، چاپ افست قم ۱۳۷۰ ش.
۱۴.۸ - امکان فنای عالماو فنای عالم را ممکن میشمارد، زیرا خداوند را قادر به این عمل میداند. [۷۶]
عبدالقاهر بن طاهر بغدادی، کتاب اصول الدین، ج۱، ص۲۲۹، استانبول ۱۳۴۶/۱۹۲۸، چاپ افست بیروت ۱۴۰۱/۱۹۸۱.
۱۵ - عقاید بغدادی در انسان شناسی۱۵.۱ - نظریه کسبدر مبحث انسان از دیدگاه متکلمان، از حقیقت جسمانی یا روحانی انسان سخن میرود و افعال انسان از دو دیدگاه جبر و اختیار ، و حسن و قبح ( شرعی یا عقلی ) بررسی میشود. اما بغدادی سخنی از حقیقت انسان نمیگوید و در حل مشکل جبر و اختیار، به تأیید نظریه « کسب » می پردازد. [۷۷]
عبدالقاهر بن طاهر بغدادی، کتاب اصول الدین، ج۱، ص۱۳۳، استانبول ۱۳۴۶/۱۹۲۸، چاپ افست بیروت ۱۴۰۱/۱۹۸۱.
به این ترتیب، خداوند خلق کننده افعال و انسان، کسب کننده آنهاست. [۷۸]
محمد بن عبدالکریم شهرستانی، الملل والنحل، ج۱، ص۱۳۲ـ۱۳۳، چاپ احمد فهمی محمد، قاهره ۱۳۶۷ـ ۱۳۶۸/ ۱۹۴۸ـ ۱۹۴۹.
بدین سان، هم قدرت خدا محدود نمیشود و هم مسئولیت انسان اثبات میگردد. بغدادی تصریح میکند که حقیقت غیر از جبر و قدَر (تفویض) است و سنّیِ عدلیِ منزه از باور جبر و اختیار کسی است که معتقد باشد انسان، کسب کننده کردار خویش و خدا آفریننده کسب اوست. [۷۹]
عبدالقاهر بن طاهر بغدادی، الفرق بین الفرق، ج۱، ص۳۳۸ـ۳۳۹، چاپ محمد محیی الدین عبدالحمید، قاهره (بی تا).
۱۵.۲ - حسن و قبح شرعیبغدادی در بازشناسی حسن و قبح، یا نیکی و بدی کردارها، به طرحِ سنتی طبقهبندی افعال به پنج قسمِ واجب ، حرام ، مستحب ، مکروه و مباح پرداخته و طبق نظر اشاعره حسن و قبح شرعی را تأیید میکند، یعنی هر آنچه خداوند بدان امر فرماید (واجب) نیک، و هر آنچه از آن نهی کند (حرام) بد است. [۸۰]
عبدالقاهر بن طاهر بغدادی، کتاب اصول الدین، ج۱، ص۲۰۸ـ۲۰۹، استانبول ۱۳۴۶/۱۹۲۸، چاپ افست بیروت ۱۴۰۱/۱۹۸۱.
۱۶ - آثار ریاضی بغدادیاز بغدادی دو کتاب ریاضی در دست است: ۱۶.۱ - التکملة فی الحساباین کتاب به زبان عربی است و یک نسخه خطی آن در کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران (ش ۵ر۶۹۱۱) موجود است. [۸۱]
دانشگاه تهران کتابخانه مرکزی، فهرست نسخه های خطی کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران، ج۱۶، ص۳۹۷، نگارش محمدتقی دانش پژوه، تهران ۱۳۵۷ ش.
نسخه دیگری از این کتاب نیز در قاهره (دارالکتب المصریة، ش ۱ر۷۹۳) وجود دارد. [۸۲]
عبدالقاهر بن طاهر بغدادی، التکملة فی الحساب، ، ص ۱۲، چاپ احمد سلیم سعیدان، کویت ۱۴۰۶/۱۹۸۵.
احمد سلیم سعیدان متن عربی این کتاب را همراه با مقدمه و تعلیقات به چاپ رسانده است. نسخه ناقصی نیز در کتابخانه لاله لی استانبول (ش ۱ر۲۷۰۸) نگهداری میشود. ۱۶.۱.۱ - وجه اهمیت کتاباهمیتِ التکمله... در این است که همه انواع حساب دوره اسلامی را در بر دارد. ۱۶.۱.۲ - فصول کتابمطالب کتاب در هفت «نوع» (فصل) تنظیم شده است، بدین شرح: حساب هندی (اعشاری) عددهای صحیح؛ حساب هندی (اعشاری) کسرها؛ حساب شصتگانی (حساب دَرَج و دقایق)؛ حساب انگشتی (حساب الید)؛ عددهای گنگ ساده و مرکب (حساب الاعداد الاصم و ذوات الاَیْمُن)؛ نظریه اعداد؛ حساب معاملات. ۱۶.۱.۳ - فصل اولدر «نوع» اول، علاوه بر چهار عمل اصلی، از روش یافتن جذر و کعب تقریبی عددها نیز بحث شده است. در این «نوع»، الگوریتمی برای محاسبه سریع n ۲ از ۱۰۲۴= ۱۰ ۲، داده شده است. روی هم رفته، این قسمت خلاصهای است از کتاب الفصول فی الحساب الهندی اقلیدسی که در بعضی موارد کمی بسط داده شده است؛ مثلاً قدیمترین جدول ضرب به شکل امروزی در همین کتاب دیده میشود. [۸۳]
عبدالقاهر بن طاهر بغدادی، التکملة فی الحساب، ج۱، ص۲، چاپ احمد سلیم سعیدان، کویت ۱۴۰۶/۱۹۸۵.
۱۶.۱.۴ - فصل دومدر «نوع» دوم، کسرها در حساب هندی بررسی میشود. نماد کسر، مخرج مشترک، مقایسه کسرها، چهار عمل اصلی با کسرها، و جذر و کعب گرفتن از کسرها مباحث این قسمتاند. ۱۶.۱.۵ - فصل سومدر «نوع» سوم، حساب شصتگانی که حساب درجهها و دقیقهها نامیده میشده موضوع بحث است. در این قسمت نیز چهار عمل اصلی و جذر و کعب در حساب شصتگانی بررسی شده است. ۱۶.۱.۶ - فصل چهارمدر «نوع» چهارم، از حساب انگشتی که پیش از حساب هندی میان مسلمانان رایج بوده بحث میشود. حساب انگشتی، دستگاه حسابی پیچیدهای بوده که در آن نماد به کار نمیرفته و همه عملیات با استفاده از انگشتان دست و به صورت ذهنی انجام میشده است. به همین دلیل، آن را حساب هوایی نیز مینامیدند. ۱۶.۱.۷ - فصل پنجمدر «نوع» پنجم، اعداد گنگ به صورت جذر یا کعب یا به صورت b ¡ ¢ a+ ¡ مورد بحثاند. احتمالاً بین آثاری از دوره اسلامی که به اعداد گنگ پرداختهاند، کتاب التکمله... کاملترین است. به نظر میرسد که بیشترین مطالب این قسمت کتاب از مقاله دهم اصول اقلیدس یا شرحهای یونانی آن اقتباس شده باشد. ۱۶.۱.۸ - فصول شش و هفت«انواع» ششم و هفتم، که در آنها به ویژگیهای اعداد و حساب معاملات پرداخته شده است، مهمترین قسمتهای کتاب التکملهاند. = ۴.۱ - جایگاه کتاب=التکمله بغدادی از آثار مهم و معروف ریاضیات دوره اسلامی است که به عنوان کتاب درسی به کار میرفته، و نظامی عروضی سمرقندی در آغاز مقاله سوم از چهار مقاله، هنگام تعریف علم حساب ، از این اثر ابومنصور بغدادی نام برده است. [۸۴]
احمد بن عمر نظامی، کتاب چهارمقاله، ج۱، ص۵۴، چاپ محمد بن عبدالوهاب قزوینی، لیدن ۱۳۲۷/۱۹۰۹، چاپ افست تهران (بی تا).
در پایان مقاله اول اصول حساب الهند کوشیار گیلانی (نسخه خطی، ش ۷ر۴۸۵۷ کتابخانه ایاصوفیا، استانبول) مثالی برای امتحان عمل جذر مأخوذ از «التکمیل» در حاشیه آمده است که منظور از آن همین التکمله فی الحساب ابومنصور بغدادی است. [۸۵]
احمد سلیم سعیدان، «التعریف بالمخطوطات: رسالتان فی الحساب العربی»، ج۱، ص۶۷، مجله معهد المخطوطات العربیة (ربیع الاول ۱۳۷۸).
۱۶.۲ - رسالة فی المساحةیک نسخه خطی از این کتاب در کتابخانه لاله لی استانبول (ش ۲ر۲۷۰۸) موجود است. متن عربی این کتاب را احمد سلیم سعیدان به چاپ رسانده است. ۱۶.۲.۱ - ترجمه فارسی کتاباین کتاب را ابوالفتوح اصفهانی (متوفی ۶۰۰) به فارسی ترجمه کرده است. نسخه خطی ترجمه فارسی در کتابخانه آستان قدس رضوی (ش ۵۴۶۲) نگهداری میشود. [۸۶]
آستان قدس رضوی کتابخانه مرکزی، فهرست کتب خطی کتابخانه آستان قدس رضوی، ج۸، ص۳۹ـ۴۲، تالیف احمد گلچین معانی مشهد ۱۳۵۰ ش.
عکس این نسخه را انتشارات بنیاد فرهنگ ایران به چاپ رسانده است. [۸۷]
عبدالقاهر بن طاهر بغدادی، کتاب الا یضاح عن اصول صناعة المسّاح، ج۱، ص۸۹ـ۱۶۵، ترجمه اسعد بن محمود اصفهانی، تهران ۱۳۴۷ ش.
این ترجمه را، ترجمه کتابی به نام الایضاح عن اصول صناعة المساح دانستهاند، و به همین دلیل کتاب الایضاح نیز به ابومنصور بغدادی نسبت داده شده است [۸۸]
ابوالقاسم قربانی، زندگینامه ریاضیدانان دوره اسلامی: از سده سوم تا سده یازدهم هجری، ج۱، ص۱۰۹، تهران ۱۳۶۵ ش.
در حالی که پیداست که متن فارسی ترجمه رسالة فی المساحة است و ربطی به کتاب الایضاح ندارد.
اگر چه مطالب کتاب الایضاح شباهت زیادی با محتوای کتاب رسالة فی المساحة دارد، ولی این دو کتاب مستقل از یکدیگرند و هیچ شاهد مستدلی برای نسبت دادن کتاب الایضاح به ابومنصور بغدادی وجود ندارد. سزگین، به استناد چاپ عکسی نسخة الایضاح و ترجمه فارسی رساله بغدادی، نسخه خطی فارسی مشهد را ترجمه رسالة فی المساحة و نسخه عربی الایضاح [۸۹]
آستان قدس رضوی کتابخانه مرکزی، فهرست کتب خطی کتابخانه آستان قدس رضوی، تالیف احمد گلچین معانی مشهد ۱۳۵۰ ش.
را همان رسالة فی المساحة دانسته است.
۱۶.۲.۲ - مباحث کتابمباحث کتاب رسالة فی المساحة عبارتاند از: واحدهای اندارهگیری طول ، مساحت ، و حجم ؛ مساحت چهار ضلعیها؛ مساحت مثلث ؛ مساحت دایرهها و قطاعها؛ مساحت شش ضلعیها؛ مساحت اجسام فضایی: منشور، کره ، مخروط؛ تقسیم زمین؛ و حفر چاه. در ترجمه فارسی، قسمت «حفر چاه» حذف شده است و در عوض چند صفحهای در مورد تقسیم زمین و معاملات زمین وجود دارد که در متن عربی نیست. ۱۷ - فهرست منابع(۱) ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، چاپ محمد یوسف دقاق، بیروت ۱۴۰۷/۱۹۸۷. (۲) ابن خلکان، وفیات الاعیان، چاپ احسان عباس، بیروت (تاریخ مقدمه ۱۹۷۰). (۳) ابن عساکر، تبیین کذب المفتری فیما نسب الامام ابی الحسن الاشعری، بیروت ۱۴۰۴/۱۹۸۴. (۴) ابن کثیر البدایة والنهایة، بیروت ۱۴۱۱/۱۹۹۰. (۵) شهفور بن طاهر اسفراینی، التبصیرفی الدین و تمییزالفرقة الناجیة عن الفرق الهالکین، چاپ محمد زاهد کوثری، مصر ۱۹۵۵. (۶) عبدالرحیم بن حسن اسنوی، طبقات الشافعیة، چاپ کمال یوسف حوت، بیروت ۱۴۰۷/۱۹۸۷. (۷) کلیفورد بازورث، تاریخ غزنویان، ترجمه حسن انوشه، تهران ۱۳۵۶ ش. (۸) عبدالقاهر بن طاهر بغدادی، ترجمه فارسی تاریخ مذاهب اسلام، یا، ترجمه الفرق بین الفرق، ترجمه محمد جواد مشکور، تبریز ۱۳۳۳ ش. (۱۰) مصطفی بن عبدالله حاجی خلیفه، کشف الظنون، چاپ محمد شرف الدین یالتقایا و رفعت بیلگه کلیسی، استانبول ۱۳۶۰ـ۱۳۶۲/۱۹۴۱ـ۱۹۴۳. (۱۱) احمد بن علی خطیب بغدادی، تاریخ بغداد، بیروت (بی تا). (۱۲) محمد بن علی راوندی، راحة الصدور و آیة السرور در تاریخ آل سلجوق، سعی و تصحیح محمد اقبال به انضمام حواشی و فهارس با تصحیحات لازم مجتبی مینوی، تهران ۱۳۶۴ش. (۱۳) عبدالوهاب بن علی سبکی، طبقات الشافعیة الکبری، چاپ محمود محمد طناحی و عبدالفتاح محمد حلو، قاهره ۱۹۶۴ـ۱۹۷۶. (۱۴) ابراهیم بن محمد صریفینی، تاریخ نیسابور، المنتخب من السیاق، قم ۱۳۶۲ ش. (۱۵) محمد بن عمر فخررازی، مناظرات فخرالدین الرازی فی بلاد ماوراءالنهر، چاپ فتح الله خلیف، بیروت (بی تا)، چاپ افست تهران ۱۳۶۴ ش. (۱۶) محمد بن منوّر، اسرارالتوحید، چاپ احمد بهمنیار، تهران ۱۳۱۳ ش. (۲۱) ابن خلدون، مقدمه ابن خلدون، بیروت ۱۴۰۸/۱۹۸۸. (۲۲) محمد بن طیب باقلانی، التمهید فی الرد علی الملحدة المُعَطّلة والرافضة والخوارج والمعتزلة، چاپ محمود محمد خضیری و محمد عبدالهادی ابوریدَه، قاهره ۱۳۶۶/۱۹۴۷. (۲۳) عبدالقاهر بن طاهر بغدادی، الفرق بین الفرق، چاپ محمد محیی الدین عبدالحمید، قاهره (بی تا). (۲۴) عبدالقاهر بن طاهر بغدادی، کتاب اصول الدین، استانبول ۱۳۴۶/۱۹۲۸، چاپ افست بیروت ۱۴۰۱/۱۹۸۱. (۲۵) مسعود بن عمر تفتازانی، (شرح) العقائد النسفیة، و بهامشه حاشیة مصلح الدین بن مصطفی کستلی، استانبول ۱۳۲۶، چاپ افست بغداد (بی تا). (۲۶) مسعود بن عمر تفتازانی، شرح المقاصد، چاپ عبدالرحمان عمیره، قم ۱۴۰۹/۱۹۸۹. (۲۷) علی بن محمد جرجانی، شرح المواقف، چاپ محمد بدرالدین نعسانی حلبی، مصر ۱۳۲۵/۱۹۰۷، چاپ افست قم ۱۳۷۰ ش. (۲۸) اصغر دادبه، فخررازی، تهران ۱۳۷۴ ش. (۲۹) محمد بن عبدالکریم شهرستانی، الملل والنحل، چاپ احمد فهمی محمد، قاهره ۱۳۶۷ـ ۱۳۶۸/ ۱۹۴۸ـ ۱۹۴۹. (۳۰) آستان قدس رضوی کتابخانه مرکزی، فهرست کتب خطی کتابخانه آستان قدس رضوی، تالیف احمد گلچین معانی مشهد ۱۳۵۰ ش. (۳۱) عبدالقاهر بن طاهر بغدادی، التکملة فی الحساب، چاپ احمد سلیم سعیدان، کویت ۱۴۰۶/۱۹۸۵. (۳۲) عبدالقاهر بن طاهر بغدادی، کتاب الا یضاح عن اصول صناعة المسّاح، ترجمه اسعد بن محمود اصفهانی، تهران ۱۳۴۷ ش. (۳۳) دانشگاه تهران کتابخانه مرکزی، فهرست نسخه های خطی کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران، نگارش محمدتقی دانش پژوه، تهران ۱۳۵۷ ش. (۳۴) احمد سلیم سعیدان، «التعریف بالمخطوطات: رسالتان فی الحساب العربی»، مجله معهد المخطوطات العربیة (ربیع الاول ۱۳۷۸). (۳۵) ابوالقاسم قربانی، زندگینامه ریاضیدانان دوره اسلامی: از سده سوم تا سده یازدهم هجری، تهران ۱۳۶۵ ش. (۳۶) احمد بن عمر نظامی، کتاب چهارمقاله، چاپ محمد بن عبدالوهاب قزوینی، لیدن ۱۳۲۷/۱۹۰۹، چاپ افست تهران (بی تا)؛ ۱۸ - پانویس
۱۹ - منبعدانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «بغدادی، عبدالقاهر بن طاهر»، شماره۱۵۰۱. |